* ایرج افراسیابی
در سخنان مسئولین کشوری و استانی و حتی شهرستانی بسیار از ایثار می گویند و شهادت ، از جان باختن فرزند در پیش چشمان پدر در پشت خاکریز ها و از قدمی عقب ننشستن همان پدران در دفاع از آب و خاک ایران اسلامی ، از باکری ها می گویند و از همّت ها و کاوه ها ، از چمران می گویند و ….
از ماندگاری نام و عظمت جمهوری اسلامی می گویند که به بهای صدها هزار شهید که در میان آنان هزاران دانش آموز شهید و حتی 2300 دانش آموز زیر 15 سال و هزاران طلبه و روحانی و … به وجود آمده است ، امّا …
اینک و پس از آن روزهای پر خون و افتخار و محکم شدن نهال انقلاب وقتی یاد تشییع پیکر مطهر شهدا می افتم که مردم برای قدردانی فوج فوج می آیند و جای سوزن انداختنی نمی ماند اشک بر دیدگان سرازیر می شود چون …
اینک همین کشور نضج گرفته از پایمردی شهدا و جانبازی امثال آنهایی که مدال شهادت بر نام و یادشان آویخته و پایداری آزادگان و … چه کسانی بر مسند قدرت در کشور نشسته اند ، چه کسانی نام و یاد و یادواره شهدا را برای خود پلکانی ساخته اند و از قِبَل نام آنان برای خود کیسه ها دوخته اند ، در پشت میزهای قدرت و نه مسئولیت نشسته اند و اندکی به آرمانها احترام قائل نیستند.
با هر حرکت نابخردانه آنان عده ای از حول محور نظام پراکنده می شوند و ناامیدی به سراغشان می آید که چرا اینگونه شده است که کسی که تا دیروز به جرعه ای شربت شهادت آرزوی عطشانی نداشته است اینک در مسند قدرت وصدارت شهری از ایران اسلامی تکیه زند و بی محابا با سوءاستفاده از موقعیت خود هر کاری را که به مذاقش خوش آمد انجام دهد و بی پرواتر از آن خود را ملزم به پاسخگویی منطقی به نقدهای آنان نداند.
استاندار فرهیخته آذربایجان غربی
در شهرستان سلماس که 723 شهید سرفراز تقدیم انقلاب کرده و هزاران جانباز و آزاده همچون پرچمهای برافراشته به افتخار این مرز و بوم در اهتزاز هستند ، به خاطر ندانم کاری و مصلحت گرایی شخصی و جناح بازی ها کارهایی صورت می گیرد که نه تنها با هنجارهای دینی و اخلاقی سازگاری ندارد بلکه در واکاوی های عمیق و دقیق قانون شکنی آن محرز می شود و در این میان هستند افرادی که هیچگونه تعهدی برای جلب رضایت ولی نعمتان نظام نداشته اند و در مقابل انتقادهای سازنده مردمی که به آنان اعتماد کرده اند و رأی داده اند زبان به لاف می گشایند.
از شما می پرسم تا کی باید تحمل کرد ، تا کی باید گفت بعضی مصلحت اندیشی ها جلوی برخورد با این افراد را می گیرد ، تا کی باید قبول کرد مسئولیت ها که در نظام ما تعهد آور هستند به دست افراد نالایق سپرده شود ، تا کی باید قبول کرد که عده ای با رانت خواری و ویژه خواری ها به هر امتیازی دست یابند و آنکه کسی ندارد غیر از خدای خود ، انگشت به دهان بدارد که کی می رسد موعد وعده های تبلیغاتی آنانی که روز و شب در کرنای عدالت محوری و صداقت می دمیدند.
مصداق دم خروس و قسم حضرت ابوالفضل شده شهر ما سلماس ،
از یک طرف ادعای شایسته سالاری و تعهد محوری داریم و از دیگر سوی اینگونه رفتارها را می بینیم و دم بر نمی آوریم.
وای بر ما که به ثمره خون شهدای گلگون کفن این کشور علوی چه کسانی بر مسندها نشسته اند و کج دهنی به تعهد و دیانت و شایسته سالاری می کنند.
همه این واخواهی ها و اعتراضات در تاریخ و ذهن مردم سلماس نگاشته می شود و آنهایی را که وقعی به خواسته های بحق آنان نمی نهند روزی روسیاه پیروزی صداقت و حق بر باطل به حکم آیه شریفه “جاء الحقّ و زهق الباطل ” خواهد کرد.
جناب آقای شهریاری بزرگوار
شهرستان سلماس با تمام استعداد و داشته هایش که روزی نگین آذربایجان بود اینک در سایه بی مهری و بی تدبیری عده ای که چوب حراج بر توسعه و روتق اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی شهر زده اند روز به روز راه پس در پیش گرفته و مردم از آنچه بر سرشان می آید گله دارند ، گله از ندانم کاری ها و دو دستگی ها نه از نظامی که خود بر پای دوام آن خون داده اند ، گله دارند از تخصیص پایین اعتبارات برای عمران منطقه ، گله دلارند از افزایش روز افزون بیکاری و مفاسد و معضلات فرهنگی و اجتماعی .
مردم خوب سلماس در کنار تمام کمبودها دلبسته نظام اسلامی هستند و رهبری را حول محور وحدت می خوانند اما از نبود زیرساخت های اساسی برای رونق بخشی به معیشتشان گله دارند ، از پایانه مرزی گرفته تا منطقه ویژه اقتصادیش که سالهاست مسئولیت پیگیری امورش – فقط-دست به دست می شود، از بیمارستان مثلا جدیدش که سالهاست به همان چند درصد پیشرفت فیزیکیش می بالد و 200 هزار نفر مردم سلماس به یک بیمارستان با وضعیت نه چندان مقبول و مطلوبش چشم دوخته اند.
نیک می دانیم در پس هر خواستنی ، توانستنی نیز مستور است و می شود آستین همت بالا زد و برای نجات مردمی که هم کارمندش می نالد و هم کشاورزش، چاره ای اندیشید ، از بازاریش گرفته تا تاجرش همه از رکود اقتصادی می نالند و بازار چنان در خواب رکود و فترت به خواب رفته است که مصداق خفته را خفته کی کند بیدار گشته است .
کشاورزی ، معادن و بیشتر از همه جوانان و استعدادهای توانای شهرستان سلماس باید برای توسعه شهر به کار گرفته شود،از کمترین امکانات فرهنگی و تفریحی و گردشگری باید بیشترین استفاده را برد و برای رونق بخشی به اقتصاد راکد نقب زد.
در دولتی که به نام دولت تدبیر چهره می نماید انتظار بیش از این است ، چاره کنید که فردا و فرداها دیر است برای مردمی که به هر ندای شما ندا سر داده اند و عرصه را برای تدوام ارزشها پر کرده اند.
و البته تلاش و احساس مسئولیت آنانی که روز را در خدمت به مردم به شب پیوند می زنند نادیده نخواهیم گرفت و اگر قدرت تقدیر از آنان نداشته باشیم حداقل از درگاه خداوند متعال برایشان آرزوی سلامتی و توفیق خواهیم داشت.
” والسلام علی من اتبع الهدی “
- فعال فرهنگی سیاسی روزنامه نگار و سردبیر پایگاه خبری عصر سلمـاس
https://asrsalmas.ir/?p=6757
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشند منتشر نخواهند شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان های فارسی یا تورکی باشند منتشر نخواهند شد.
عالی و کاملا کارشناسی قابل توجه مسئولین شهر.