جواد شاکر صدقیانی ندای سلماس
بسیاری از رذائل اخلاقی، منطقاً مولود خودشگفتی است؛ همان مرضی که ابوالحسن بنیصدر (اولین رئیس جمهور مخلوع پس از انقلاب) به وفور گرفتار آن بود. آنالیز روحیات شخص خودشگفت، چون مثنویست که ذکر آن هفتاد من کاغذ شود. مرض خودشگفتگی، آدمی را به لحاظ وجودی و روحی به چه سطحیات و شطحیات و خزعبلاتی که نمیکشاند! شیطان، شیطان نشد، مگر به جهت همین خودشگفتگیها؛ یعنی همین خصلت باعث شد که در اولین آزمون الهی، طومار او پیچیده و تا ابد آلاباد، مردود شد!اینکه دقیقاً چه شرایط و فرآیندی شکل میگیرد تا کسی دچار این عارضه خانمانسوز شود، البته خود، حدیثیست مفصل که شب یلدایی باید در رسد تا از همه جزئیات آن پرده برگرفته شود! کافی است که در همین حوالی، سری به پارهای از سایتها بزنید و ببینید که در این فضا، روزمره چه حرفهای غیرقابل اثباتی که به هم بافته نمیشود! و چه مسائلی که بازیگرانه، مغشوش و مخدوش نمیشود! مثلاً فلان آقا که از گذر روزگار، ردای مسئولیت مهمی را به هر شکل ممکن، بر شانههای نحیف و ضعیف خود فرو افکنده است، پیاپی چه ترفندها که نمیبندد و چه دروغها که نمیپردازد!؟ تا اینکه چند صباحی بیشتر بر صندلی خود جلوس فرماید. حالا از این رهگذر در این مملکت، هرچه پیش آید، خوش آید!امیر مؤمنان امام علی(ع) به کارگزاران خود فرمودهاند: “وقتی به مسئولیتی دست یافتید، به آن به چشم خدمت بنگرید، نه به چشم طعمه!” خودشگفت طعمه اندوز(!) نمینگرد (بلکه نمیخواهد بنگرد) که در این مدت دراز، چه کرده است؟ چه دسته گلهایی به آب داده است؟ در طول دوران به اصطلاح خدمت(!) خود با چه افرادی ـ تا فیها خالدون ـ همراهی و همکاری کرده است؟ میخهای چه باندهایی را به زمین فرو کوبیده است؟ خودشگفتگی نمیگذارد که آدمی واقعیت را ببیند. شیطان هم واقعیت را نمیدید. از این جهت در پیشگاه الهی، زبان، گویا مینمود و نسبت به مشیت او، بیرق اعتراض به اهتزاز درمیآورد و کذا و کذا! البته، همیشه میتوان ـ به لطایف الحیل ـ مثل کبک سر در برف فرو برد و چون خروسی ناساز، آواز نابههنگام سر داد و …، اما و هزار اما، به قول نظامی:
نکته بینانند در عالم بسی
واقفند از کار و بار هر کسی
باید به خودشگفتان سفره انداز(!) گفت: اگر نظری و گذری در کارنامه بیبرنامه(!) خود بیافکنید، میبینید مردم ـ که به تعبیر امام راحل ولینعمتان مایند ـ همیشه به یک فرد اعتماد نمیکنند؛ خصوصاً اگر آن فرد از موتورسواری به موج سواری و از موج سواری به کاخ سواری رسیده باشند!یا رب! مباد که گدا، کدخدا شود…فرد خودشگفت در همه زندگی خود تنها به مقام میاندیشد؛ چرا اینکه تماماً هویت او در مقام تعریف میشود! او میزان و مقیاس هر چیز را صرفاً با مقام تعیین میکند و بدون احراز آن، تنفس و تحرکی نمیشناسد. به تعبییر ابوالفضل بیهقی، هر جاه که دیدمی به آن آویختمی!!!باری، برای خودشگفت سلطهجو، آنکه واجد پست است، عزیز و عظیم است و اگر فاقد پست است، عقیم و سقیم است! هر کس هم که از استعداد خود و از امداد نظام به جایی میرسد، او خود را مسبب الاسباب این کار میداند. برای فرد خودشگفت، منور الفکر یا مظلم الفکر فرق نمیکند؛ چرا اینکه اصلاً او به فکر، فکر نمیکند. حاصل اینکه، این داستان، داستان همیشه تاریخ است و همواره هم این بلای همهگیر، تکرار میشود.در فرجام امیدواریم که در فضای انتخاباتی سال جاری (که به یمن اسلام، انقلاب، امام و رهبری در روال منظم خود صورت میگیرد)، مردم انقلابی حوزه انتخابیه سلماس، مصممتر و موظفتر و مترصدتر در صحنه حاضر باشند و نگذارند که افراد خودشگفت و به تعبیر امام ـ در وصیتنامه الهی و سیاسی ـ اشخاص فرصتطلب و بیدرد در مناصب کلیدی مملکت چون گذشته رسوخ و رسوب کنند.
https://asrsalmas.ir/?p=4324
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشند منتشر نخواهند شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان های فارسی یا تورکی باشند منتشر نخواهند شد.
سلام برای ما هم روشن کنید این مطلب برای چه کسی است
http://fayazii.ir/
——————-
http://tnews.ir/news/FFD454330690.html